یک منبع نزدیک به حزبالله دلیل تصمیم به دفن موقت را “دشواری برگزاری مراسم تشییع مردمی زیر تهدیدهای اسرائیل” اعلام کرده است. بر این اساس از بیم تهدید به هدف قراردادن عزاداران و محل تشییع و خاکسپاری و حتی بعدتر شاید محل تدفین گفته شده پیکر نصرالله به صورت موقت در مکانی نامعلوم به خاک سپرده یا به امانت نگاه داشته خواهد شد (یا شاید هم تاکنون این کار انجام شده باشد).
هر چند مقامات حزبالله به ذکر همین دلایل بسنده کردهاند اما حدس زده میشود با توجه به عملیات سنگین اسراییل در غزه و لبنان و حتی ترور اسماعیل هنیه در تهران بیمیل نیستند به این بهانهکاری هم در عراق صورت دهند و شاید اجتناب از تشییع و تدفین، خنثی کردن همین موضوع یا به سبب درخواست مقامات عراقی با همین نگرانی بوده باشد.
جدای اتفاقات جری و به لحاظ تاریخی این اشاره میتواند جالب باشد که در تاریخ معاصر ما دفن یا نگاهداری جنازۀ دو شخصیت مشهور ایرانی هم در ابتدا موقت بوده اما از یکی ۵۷ سال و از دیگری ۴۷ سال میگذرد ولی همچنان در همان مکانهایی هستند که قرار بوده موقت باشند ولی عملا دایمی شده اگرچه دربارۀ سید حسن نصرالله این ویژگی بارزتر است که جدای موقت بودن مکان آن هم فعلا نامعلوم است.
پیکر دکتر مصدق در اتاق ناهارخوری قلعۀ احمدآباد به امانت در تابوت است
( دکتر غلامحسین مصدق به امیر عباس هویدا نخستوزیر وفت پیغام میدهد که پدر وصیت کرده در ابن بابویه کنار شهدای ۳۰ تیر به خاک سپرده شود. هویدا شخصا مخالفتی نداشته و همین که انجام نشده جز به دلیل خاطر مخالفت شاه نمیتوانسته باشد. روایت غلامحسین مصدق مطابق تاریخ شفاهی هاروارد از این قرار است: برای دفن جایی نداشتیم. در وسط ناهارخوری قلعۀ احمدآباد به امانت در تابوت گذاشتیم. چون دفن کردن با امانت فرق دارد. دفن کنی دیگر نمیشود نبش قبر کرد و مرده را درآورد.
روایت حسین شاهحسینی ( عضو هیأت امنای قلعۀ احمدآباد) که در کتاب «در خلوت بدون مصدق» آمده نیز چنین است: دکتر یدالله سحابی به من گفت: یادت باشد اینجا قبر دکتر مصدق نیست. موقتا و به امانت در احمدآباد است تا به ابن بابویه منتقل شود. همچنین همان اوایل انقلاب داریوش فروهر سنگ قبر خارای بزرگی در ابن بابویه نصب کرد تا بتواند جنازه را بعد از ۱۲ سال منتقل کند ولی نه تنها منتقل نشد که همان سنگ قبر بزرگ هم کناری زده شد.)
پیکر شریعتی در انگلستان مومیایی شد و در سوریه به امانت گذاشته شد تا به ایران منتقل شود
مورد دیگر دفن موقت دکتر علی شریعتی در جوار زیبنیه دمشق است و جالب این که آن پیکر در انگلستان (محل درگذشت شریعتی) مومیایی هم شده (فقها درباره مومیایی نظر واحدی ندارند. برخی حرام و بعضی مانند مرحوم هاشمی شاهرودی مجاز میدانند. برخی “به ضرورت” مجاز میدانند و بعضی برای چند سال و نهایتا ۵ سال و نه دایم. اصل البته حفظ حرمت میت است. درباره مومیایی پیکر شریعتی هم میتوان به اقتضای ضرورت اشاره کرد و هم این که قرار نبوده دایمی باشد).
قرار بوده جنازه به زادگاه شریعتی یا به حسینیه ارشاد منتقل شود ولی این اتفاق نیفتاده و این در حالی است که محل اختصاص یافته به پیکر شریعتی در جوار حرم در دمشق در طرح تعریض خیابان است و اگر سوریه درگیر جنگ با معارضان داخلی و سپس داعش نشده بود چه بسا این طرح زودتر اجرا میشد و معلوم نبود بر سر پیکر شریعتی چه میآمد.
(روایت احسان شریعتی درباره مومیایی: به انگلستان رفتیم و در آنجا مومیایی کردیم و سپس به عنوان امانت جنازه را در سوریه دفن کردیم…دوستان گفتند خود را معطل قضیه پیگیری دلیل مرگ نکنید چون مأمورانی هم از ایران آمده بودند بهتر است جنازه را از انگلیس خارج کنیم تا از دسترس دولت انگلیس و رژیم پهلوی خارج شود. در نتیجه پس از مومیایی در سوریه به خاک سپرده شد.
روایت صادق طباطبایی: بار هواپیما که در دمشق تخلیه شد دیدیم جنازه نیست و دلهره گرفتیم. بعد دانستیم چون جنازه مومیایی شده بود در قسمت مراسلات پستی بوده نه بخش بار مخصوص جنازه. (صفحه ۱۴۰ خاطرات سیاسی – اجتماعی/ جنبش دانشجویی ایران)
مهمترین تفاوت مورد سید حسن نصرالله با دو فقره یاد شده البته در این است که مکان تدفین یا نگاهداری مصدق و شریعتی معلوم است حال آن که تا اطلاع ثانوی مشخص نخواهد بود پیکر دبیر کل شهید و شهیر حزبالله کجا به امانت سپرده میشود/ شده است. ضمن این که بعید است مانند شریعتی، مومیایی شود.